مقالات

من چرا این تصمیم را گرفتم؟

آیا تاکنون برای شما پیش آمده است که از گفتن حرفی یا گرفتن تصمیمی پشیمان شوید و حتی برایتان سوال شود که چرا چنین تصمیمی گرفتم؟

مغز انسان به طور خودکار به سمت آسایش و راحتی حرکت می‌کُند، عادت هم در راستای همین موضوع است، وقتی شما به انجام کاری عادت می‌کنید برای انجام دوباره آن نیازی به فکر کردن و صرف انرژی مغزی زیادی ندارید و عمل را به طور خودکار انجام می‌دهید، این امر منجر به کاهش مصرف انرژی مغز می‌شود که در راستای طبیعت آن یعنی تلاش برای بقا است.

درست است که هزاران سال بشر بر روی این کرۀ خاکی زندگی کرده و پیشرفت‌های تکنولوژیک زیادی داشته است، اما واکنش‌های طبیعی او به همان اندازه پیشرفت نکرده و در راستای همان واکنش‌های انسان‌های اولیه یعنی بقا است. یکی از دلایل اصلی بیماری‌هایی مانند چربی خون و قند خون از همین موضوع نشأت می‌گیرد که انسان به فراوانی بیش از حد مواد قندی و چربی در دسترس عادت نداشته و ولع سیری ناپذیری برای مصرف آنها دارد، ساده‌تر بگوییم، چون فکر می‌کُند ممکن است بعداً آنها را به دست نیاورد پس هرآنچه هست را مصرف می‌کُند (مانند انسان‌های اولیه خوراک‌جو).

برای همین مغز همیشه دنبال راه‌حل‌های ساده‌تر با صرف انرژی کمتر می‌گردد، حتی بسیاری از پیشرفت‌های تکنولوژیک بشر نیز در راستای همین راحت طلبی و ساده‌تر کردن کارها بوده است.

با توجه به مواردی که گفتیم پس عجیب نیست که در تصمیم‌گیری هم به دنبال راحت‌ترین تصمیم ممکن باشیم و مغز هم همین را می‌خواهد و به همین دلیل ما همیشه رفتارهای ناخودآگاهی از خود بروز می‌دهیم که بر تصمیم‌گیری‌های ما اثر می‌گذارند، تأکید می‌کنم، ناخودآگاه.

با تو به مطالبی که گفتیم حتماً حدس زده‌اید موضوع بحث چیست؟ بله،

نقش رفتارهای ناخودآگاه در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی

خوب در اینجا به این بخش از بحث می‌پردازیم که رفتارهای ناخودآگاه خود چه هستند و چه اسامی برای آنها یا نتایج و عواقب آنها به کار برده می‌شود.

اجازه بدهید کمی بحث را علمی‌تر کنیم:

ذهنیت شناختی و نقش آن در تصمیم‌گیری مدیریتی

ذهنیت شناختی (Cognitive Mentality) به مجموعه‌ای از فرآیندهای ذهنی اطلاق می‌شود که فرد از طریق آن‌ها اطلاعات را دریافت، پردازش، تفسیر و در نهایت بر اساس آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کُند. این ذهنیت شامل ادراک، توجه، حافظه، استدلال، و قضاوت است و به‌عنوان زیرساخت اصلی تصمیم‌گیری در محیط‌های مدیریتی شناخته می‌شود.

در بستر سازمانی، ذهنیت شناختی مدیران تعیین می‌کُند که چگونه داده‌ها را تحلیل می‌کنند، چه اطلاعاتی را مهم تلقی می‌کنند، و چگونه بین گزینه‌های مختلف انتخاب می‌کنند. با این حال، این فرآیندها همواره آگاهانه و منطقی نیستند؛ بلکه بخش قابل توجهی از آن‌ها تحت تأثیر الگوهای ذهنی ناخودآگاه و سوگیری‌های شناختی قرار دارند.

کانمن، روان‌شناس و برنده جایزه نوبل اقتصاد، در کتاب تفکر سریع و کُند توضیح می‌دهد که ذهن انسان دارای دو سیستم تصمیم‌گیری است:

سیستم ویژگی‌ها ارتباط با رفتارهای ناخودآگاه
سیستم ۱

(تفکر سریع)

خودکار، شهودی، احساسی، سریع تصمیم‌گیری‌های ناخودآگاه، واکنش‌های فوری، سوگیری‌های ذهنی
سیستم ۲

(تفکر کُند)

منطقی، تحلیلی، آگاهانه، آهسته تصمیم‌گیری‌های سنجیده، تحلیل داده، کنترل رفتارهای سیستم ۱

 

  1. رفتارهای ناخودآگاه از سیستم ۱ سرچشمه می‌گیرند

بسیاری از تصمیم‌های مدیریتی در لحظه و تحت تأثیر شهود، تجربه، یا احساسات گرفته می‌شوند نه تحلیل دقیق

این تصمیم‌ها ممکن است سریع باشند، اما در معرض خطا و سوگیری قرار دارند

  1. سوگیری‌های شناختی محصول تفکر سریع‌اند
  • کانمن انواع سوگیری‌ها را معرفی می‌کند:
  • سوگیری تأییدی (Confirmation Bias)
  • سوگیری لنگر ذهنی (Anchoring Bias)
  • سوگیری در دسترس بودن (Availability Bias)
  • اثر قاب‌بندی (Framing Effect)

این سوگیری‌ها در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی بسیار رایج‌اند و اغلب ناخودآگاه عمل می‌کنند.

تشریح نمونه‌هایی از سوگیری‌های رایج در تصمیم‌گیری مدیریتی که در کتاب تفکر سریع و کُند نیز به آنها اشاره شده عبارت‌اند از:

سوگیری تأییدی: تمایل به جست‌وجو و پذیرش اطلاعاتی که باورهای قبلی را تأیید می‌کنند

سوگیری لنگر ذهنی: تأثیرپذیری بیش از حد از اولین عدد یا اطلاعات ارائه‌شده

اثر قاب‌بندی: تغییر تصمیم بر اساس نحوه ارائه اطلاعات، نه محتوای واقعی آن

سوگیری در دسترس بودن: اتکای تصمیم‌گیری بر اطلاعاتی که راحت‌تر به ذهن می‌رسند نه لزوماً دقیق‌ترین داده‌ها

کتاب دربارۀ انواع سوگیری‌ها: کتاب ذهن فریبکار من حسین حسینی‌پناه نشر اریش

 

خوب فکر می‌کنم به اندازۀ کافی با ذهنیت شناختی آشنا شدیم و فهمیدیم که بسیاری از رفتارهای ما ناشی از ذهنیت شناختی ناخودآگاه ماست که آنها را سوگیری‌های شناختی نامیدیم و آگاه شدیم که روی تصمیم‌گیری‌های ما اثرگذارند.

در این مقاله ما ۹ منبع را بررسی کردیم و در ادامه خلاصه‌ای تحلیلی از آنها ارائه می‌کنیم که برچرایی اهمیت رفتارهای ناخودآگاه در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی تمرکز دارد.

 چرایی اهمیت رفتارهای ناخودآگاه در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی(بر اساس ۹ منبع علمی، پژوهشی و کتاب)

رفتارهای ناخودآگاه در تصمیم‌گیری مدیریتی، به فرآیندهایی اشاره دارند که خارج از آگاهی مستقیم مدیران عمل می‌کنند و می‌توانند مسیر انتخاب‌ها، قضاوت‌ها و واکنش‌های سازمانی را شکل دهند. مرور منابع داخلی و بین‌المللی نشان می‌دهد که این رفتارها نه‌تنها اجتناب‌ناپذیرند، بلکه در بسیاری از موارد، تعیین‌کننده‌ی کیفیت و جهت تصمیم‌گیری‌اند.

  1. ذهن انسان دو سیستم تصمیم‌گیری دارد

همانطور که پیشتر هم گفتیم، طبق نظریه «تفکر سریع و کُند» دانیل کانمن، ذهن انسان از دو سیستم استفاده می‌کند:

  • سیستم ۱ (ناخودآگاه، سریع، شهودی)
  • سیستم ۲ (آگاهانه، کُند، تحلیلی)

بیشتر تصمیم‌های روزمره و حتی مدیریتی، ابتدا از مسیر سیستم ۱ عبور می‌کنند. این یعنی بخش قابل توجهی از تصمیم‌گیری‌ها تحت تأثیر رفتارهای ناخودآگاه شکل می‌گیرند.

  1. سوگیری‌های شناختی محصول عملکرد ناخودآگاه‌اند

منابعی مانند کتاب بیزرمن و مقاله کمیزی نشان می‌دهند که سوگیری‌هایی مثل تأییدگرایی، لنگر ذهنی، اثر قاب‌بندی و در دسترس بودن، اغلب در سطح ناخودآگاه عمل می‌کنند. این سوگیری‌ها می‌توانند باعث شوند مدیران اطلاعات را نادرست تفسیر کنند، گزینه‌های محدودتری ببینند، یا تصمیم‌هایی بگیرند که با واقعیت فاصله دارند.

  1. محیط سازمانی رفتارهای ناخودآگاه را تقویت می‌کُند

کتاب The Secret Life of Decisions  و مقاله‌های منتشرشده در ژورنال‌های Springer نشان می‌دهند که ساختارهای سازمانی، فرهنگ کاری، فشارهای زمانی و سلسله‌مراتب می‌توانند رفتارهای ناخودآگاه را فعال یا تشدید کنند. در چنین شرایطی، تصمیم‌گیری به‌جای تحلیل‌محور بودن، واکنشی و شهودی می‌شود.

  1. رفتارهای ناخودآگاه در تصمیم‌گیری اخلاقی نیز نقش دارند

مقاله منتشرشده در Journal of Business Ethics  نشان می‌دهد که حتی تصمیم‌های اخلاقی مدیران ممکن است تحت تأثیر ناخودآگاه شکل بگیرند. ذهن‌آگاهی و بازتاب‌گری می‌توانند به‌عنوان ابزارهایی برای کاهش این اثرات مورد استفاده قرار گیرند.

  1. تنش‌های شناختی و دوگانگی‌های مدیریتی رفتارهای ناخودآگاه را فعال می‌کنند

مقاله منتشرشده در Review of Managerial Science  نشان می‌دهد که در مواجهه با انتخاب‌های متضاد (مثل نوآوری یا ثبات)، ذهن مدیران به‌طور ناخودآگاه به سمت الگوهای ساده‌سازی یا اجتناب از تصمیم‌گیری می‌رود.

  1. تجربه‌های گذشته و حافظه ضمنی در تصمیم‌گیری نقش دارند

مقاله کمبریج تأکید دارد که حافظه ضمنی، تجربه‌های قبلی و نشانه‌های محیطی حتی بدون آگاهی فرد – می‌توانند مسیر تصمیم‌گیری را شکل دهند. این یعنی حتی در غیاب تحلیل منطقی، ذهن ناخودآگاه در حال تصمیم‌سازی است.

 

پس: رفتارهای ناخودآگاه در تصمیم‌گیری مدیریتی، نه‌تنها اجتناب‌ناپذیرند، بلکه در بسیاری از موارد، تعیین‌کننده‌اند. شناخت این رفتارها، شناسایی سوگیری‌های ذهنی، و طراحی محیط‌های تصمیم‌گیری شفاف و چندمنبعی، از جمله راهکارهایی هستند که می‌توانند کیفیت تصمیم‌گیری را ارتقاء دهند و سازمان را از خطاهای شناختی مصون نگه دارند.

 

پیشنهادهای کاربردی

در ادامه، مجموعه‌ای از راهکارهای عملی و قابل اجرا برای مدیریت و اصلاح رفتارهای ناخودآگاه در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی را – بر اساس ۹ منبع این مقاله – بررسی کرده‌ایم. این راهکارها هم از منظر فردی (مدیران) و هم از منظر سازمانی قابل اجرا هستند.

 

 راهکارهای عملی برای مدیریت رفتارهای ناخودآگاه در تصمیم‌گیری مدیریتی

  1. آموزش شناخت سوگیری‌های ذهنی
  • طراحی دوره‌های آموزشی برای مدیران درباره انواع سوگیری‌های شناختی
  • استفاده از مثال‌های واقعی سازمانی برای درک اثرات ناخودآگاه
  • تمرین‌های شبیه‌سازی تصمیم‌گیری با هدف شناسایی خطاهای ذهنی

 

  1. استفاده از ساختارهای تصمیم‌گیری چندمرحله‌ای
  • طراحی فرم‌ها و چک‌لیست‌هایی برای بررسی گزینه‌ها قبل از تصمیم نهایی
  • الزام به مستندسازی دلایل انتخاب هر گزینه
  • استفاده از مدل‌های تصمیم‌گیری تحلیلی مثل SWOT[1]، AHP [2] یا ماتریس تصمیم

 

  1. بهره‌گیری از بازخورد چندمنبعی
  • دریافت بازخورد از همکاران، زیردستان و مشاوران قبل از تصمیم‌های کلان
  • طراحی سیستم‌های ارزیابی تصمیم‌گیری با مشارکت تیمی
  • استفاده از جلسات مرور تصمیم‌ها برای تحلیل سوگیری‌های احتمالی
  1. تقویت ذهن‌آگاهی و تفکر تأملی
  • آموزش تکنیک‌های ذهن‌آگاهی (Mindfulness) برای افزایش آگاهی لحظه‌ای
  • تشویق به مکث قبل از تصمیم‌گیری در موقعیت‌های حساس
  • تمرین‌های روزانه برای تقویت توجه، تمرکز و کنترل واکنش‌های خودکار

 

  1. تفکیک تصمیم‌های فوری از تصمیم‌های راهبردی
  • دسته‌بندی تصمیم‌ها بر اساس سطح اهمیت و فوریت
  • الزام به استفاده از سیستم ۲ (تفکر کُند) در تصمیم‌های راهبردی
  • طراحی زمان‌بندی مناسب برای تصمیم‌گیری‌های پیچیده

 

  1. طراحی محیط سازمانی ضد‌سوگیری
  • کاهش فشارهای زمانی و سلسله‌مراتبی در فرآیند تصمیم‌گیری
  • ایجاد فرهنگ شفافیت، گفت‌وگوی آزاد و پذیرش اشتباه
  • استفاده از ابزارهای دیجیتال برای تحلیل داده‌ها و کاهش اتکای ذهنی

 

  1. مستندسازی و تحلیل تصمیم‌های گذشته
  • ایجاد بانک تصمیم‌های سازمانی برای مرور و یادگیری
  • تحلیل تصمیم‌های موفق و ناموفق از منظر سوگیری‌های ذهنی
  • استفاده از این تحلیل‌ها در جلسات آموزشی و توسعه فردی مدیران

 

و در نهایت برای

یک چک‌لیست کاربردی و اجرایی برای شما آماده کرده‌ایم که به کمک آن بتوانید رفتارهای ناخودآگاه در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی را شناسایی، کنترل و اصلاح کنید.

 

چک‌لیست مدیریت رفتارهای ناخودآگاه در تصمیم‌گیری مدیریتی

🔹 بخش اول: خودآگاهی شناختی

☐  آیا قبل از تصمیم‌گیری، به احساسات و واکنش‌های فوری خود توجه کرده‌ام؟
☐  آیا می‌توانم تشخیص دهم که تصمیمم تحت تأثیر تجربه‌های گذشته یا پیش‌فرض‌های ذهنی است؟
☐  آیا برای تصمیم فعلی، از هر دو سیستم ذهنی (تفکر سریع و کُند) استفاده کرده‌ام؟

 

🔹 بخش دوم: شناسایی سوگیری‌های ذهنی

☐  آیا اطلاعاتی را فقط به این دلیل پذیرفته‌ام که باور قبلی‌ام را تأیید می‌کُند؟ (سوگیری تأییدی)
☐  آیا اولین عدد یا پیشنهاد مطرح‌شده، بیش از حد بر تصمیمم اثر گذاشته؟ (سوگیری لنگر ذهنی)
☐  آیا نحوه ارائه اطلاعات باعث تغییر نظرم شده؟ (اثر قاب‌بندی)
☐  آیا تصمیمم بر اساس اطلاعاتی بوده که راحت‌تر به ذهنم رسیده‌اند نه دقیق‌ترین‌ها؟ (سوگیری در دسترس بودن)

 

🔹 بخش سوم: طراحی فرآیند تصمیم‌گیری

☐  آیا برای تصمیم‌گیری از چک‌لیست، ماتریس یا ابزار تحلیلی استفاده کرده‌ام؟
☐  آیا تصمیم را در چند مرحله بررسی کرده‌ام نه فقط در یک جلسه یا لحظه؟
☐  آیا از دیگران بازخورد گرفته‌ام – به‌ویژه از کسانی با دیدگاه متفاوت؟

 

🔹 بخش چهارم: محیط و فرهنگ سازمانی

☐  آیا محیط تصمیم‌گیری من شفاف، بدون فشار زمانی و قابل گفت‌وگو بوده؟
☐  آیا فرهنگ سازمانی من اجازه می‌دهد اشتباهات تحلیل شود نه پنهان؟
☐  آیا ساختار سازمانی به من کمک کرده تا تصمیم‌ها را با داده و تحلیل بگیرم نه فقط شهود؟

 

🔹 بخش پنجم: اصلاح و یادگیری

☐  آیا تصمیم‌های گذشته‌ام را مرور کرده‌ام تا الگوهای ناخودآگاه را شناسایی کنم؟
☐  آیا از ابزارهای ذهن‌آگاهی یا تمرین‌های تأملی برای افزایش آگاهی استفاده کرده‌ام؟
☐  آیا برای تصمیم‌های راهبردی، زمان کافی برای تفکر کُند و تحلیلی اختصاص داده‌ام؟

 

منابع:

مقاله بررسی سوگیری های موثر بر تصمیم گیری مدیران

قدرت شروع ناقص: توان تصمیم گیری چابک مدیران در سایه عدم اطمینان

نقش تصمیم گیری در مدیریت و سازمان

کتاب تفکر سریع و کُند اثر دنیل کانمن- نشر نوین

کتاب مدیران و چالش های تصمیم گیری اثر ماکس اچ. بیزرمن | ایران کتاب

Unconscious influences on decision making: A critical review | Behavioral and Brain Sciences | Cambridge Core

Home | Journal of Business Ethics

Home | Review of Managerial Science

The Secret Life of Decisions: How Unconscious Bias Subverts Your Judge

 

[1]) Strengths , Weaknesses , Opportunities , Threats

[2]) Analytic Hierarchy Process

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *