میکرومدیریت (Micromanagement) بخش یکم
میکرومدیریت چیست؟
میکرومدیریت یکی از رایجترین سبکهای مدیریتی در سازمانهاست؛ سبکی که در ظاهر نشانهی دقت و کنترل است، اما در عمل اغلب باعث کاهش بهرهوری، انگیزه و رضایت کارکنان میشود. طبق نظرسنجی Accountemps، ۵۹٪ از کارکنان تجربهی کار با مدیران کنترلگر را داشتهاند و از میان آنها، ۶۸٪ کاهش روحیه و ۵۵٪ افت بهرهوری را گزارش کردهاند.
تعریف و ویژگیها
میکرومدیریت یعنی نظارت بیش از حد بر جزئیات کار کارکنان، از نحوه انجام وظایف تا زمانبندی و تصمیمگیریهای کوچک. مدیران کنترلگر معمولاً:
- از واگذاری وظایف خودداری میکنند
- دائماً گزارش و بهروزرسانی میخواهند
- به کارکنان اجازه تصمیمگیری مستقل نمیدهند
- بهجای تمرکز بر نتایج، بر فرآیندها وسواس دارند
دلایل رایج برای گرایش به میکرومدیریت
دلایل زیادی باعث میشود مدیران به این سبک روی بیاورند:
- ترس از اشتباه: مدیران نگرانند که اشتباه کارکنان به اعتبارشان لطمه بزند
- کمبود اعتماد: تصور میکنند کارکنان توانایی کافی ندارند
- فشار از بالا: مدیران ارشد ممکن است خواهان کنترل دقیق باشند
- الگوهای مدیریتی قدیمی: برخی مدیران این سبک را از مدیران قبلی خود آموختهاند
پیامدهای منفی
تحقیقات نشان میدهند که میکرومدیریت باعث:
- کاهش خلاقیت و نوآوری
- افزایش استرس و اضطراب
- افت بهرهوری و کیفیت کار
- افزایش نرخ ترک شغل و هزینههای جذب مجدد نیرو میشود
در واقع، این سبک مدیریتی نهتنها به کارکنان آسیب میزند، بلکه به اعتبار و عملکرد سازمان نیز لطمه وارد میکند. در محیطهایی که اعتماد و آزادی عمل وجود ندارد، کارکنان احساس بیارزشی کرده و بهجای رشد، به دنبال خروج از سازمان میافتند.
همچنین در سایت www.springworks.in به شیوههای مدیریتی اشتباه که باعث کاهش بهرهوری کارکنان میشوند اشاره شده که در صدر این فهرست ده تایی اشتباهات، میکرومدیریت قراردارد و با جمله زیر عنوان شده است:
«میکرومدیریت کنترل بیش از حد بر جزئیات کار کارکنان باعث خستگی، بیاعتمادی و کاهش انگیزه میشود. این سبک مانع خلاقیت و استقلال افراد است»
سایر موارد این فهرست که موضوع بحث ما نیستند عبارتند از:
- الگوی رفتاری ضعیف از سوی مدیر
- ارتباط ضعیف
- مدیریت بدون هدف مشخص
- مدیریت تهاجمی
- بیتوجهی به نیازهای انسانی کارکنان
- عدم تصمیمگیری قاطع
- بیتوجهی به جزئیات مهم
- نگرش منفی و بدبینانه
- برگزاری جلسات غیرضروری
مقاله springworks تأکید میکند که موفقیت سازمانها تنها به سودآوری وابسته نیست، بلکه به فرهنگ کاری سالم، ارتباط مؤثر و مدیریت انسانی نیز بستگی دارد.
جایگزینهای مؤثر
مقالههای Harvard Business Review و Forbes پیشنهاد میکنند که مدیران بهجای کنترلگری:
- بر نتایج تمرکز کنند، نه جزئیات
- بازخورد سازنده و بهموقع بدهند
- وظایف را با اعتماد واگذار کنند
- از اشتباهات بهعنوان فرصت یادگیری استفاده کنند
همچنین اعضای Forbes Coaches Council در مقالهای به ۱۵ روش منسوخشده اشاره کردهاند که مدیران باید از آنها فاصله بگیرند:
- ارزیابی بر اساس حضور فیزیکی
مدیرانی که هنوز فکر میکنند «اگر کارمند در دفتر نباشد، پس کار نمیکند» باید این ذهنیت را کنار بگذارند. تمرکز باید بر نتایج باشد، نه حضور فیزیکی.
- بازبینی عملکرد سالانه
ارزیابی سالانه دیگر پاسخگو نیست. بازخورد باید مستمر، سریع و سازنده باشد تا کارکنان بتوانند بلافاصله عملکرد خود را بهبود دهند.
- جدایی کامل زندگی شخصی و کاری
مدیران باید با نشان دادن جنبههای انسانی خود، اعتماد و ارتباط واقعی با تیمشان برقرار کنند. آسیبپذیری و صداقت، نشانهی قدرت است.
- انگیزه دادن صرفاً با پول
پاداش مالی کافی نیست. شناخت انگیزههای درونی کارکنان و ارتباط دادن آنها با اهداف سازمانی، اثربخشتر است.
- تمرکز بر کنترل بهجای اعتماد
میکرومدیریت و کنترلگری باعث خستگی و بیاعتمادی میشود. واگذاری مسئولیت و اعتماد به کارکنان، بهرهوری را افزایش میدهد.
- تکیه بر سلسلهمراتب خشک
ساختارهای سلسلهمراتبی سنتی مانع نوآوری و مشارکت میشوند. سازمانهای مدرن به ساختارهای منعطف و مشارکتی نیاز دارند.
- تصمیمگیری انحصاری توسط مدیر
مدیران باید از قدرت جمعی استفاده کنند و تصمیمگیری را بهصورت مشارکتی انجام دهند.
- تمرکز بر ضعفها بهجای نقاط قوت
تمرکز بر نقاط قوت کارکنان باعث رشد و انگیزه بیشتر میشود، در حالی که تمرکز بر ضعفها اغلب مخرب است.
- اجبار به تطابق با سبک مدیریتی خاص
مدیران باید سبک خود را با نیازهای تیم تطبیق دهند، نه برعکس.
- نادیده گرفتن سلامت روان
سلامت روانی کارکنان باید در اولویت باشد. بیتوجهی به آن باعث فرسودگی شغلی و کاهش عملکرد میشود.
- آموزش فقط در زمان استخدام
یادگیری باید مستمر باشد. آموزشهای دورهای و توسعه فردی باید بخشی از فرهنگ سازمانی باشد.
- تمرکز بر رقابت داخلی
رقابت ناسالم بین کارکنان باعث تنش و کاهش همکاری میشود. فرهنگ همکاری باید جایگزین شود.
- نادیده گرفتن بازخورد کارکنان
مدیران باید به بازخورد کارکنان گوش دهند و آن را در تصمیمگیریها لحاظ کنند.
- تکیه بر تجربه بهجای شایستگی
ارتقا بر اساس سابقه کاری بهتنهایی کافی نیست. شایستگی، خلاقیت و توانایی باید معیار اصلی باشند.
- مقاومت در برابر تغییر
مدیرانی که در برابر تغییر مقاومت میکنند، سازمان را عقب نگه میدارند. انعطافپذیری و نوآوری باید در اولویت باشد.
- میکرومدیریت گاهی از اضطراب یا عدم اعتماد مدیر نشأت میگیره، نه از ضعف کارکنان. جایگزینی این سبک با رهبری توانمندساز میتونه باعث رشد تیم، افزایش رضایت و بهبود عملکرد بشه.
حال این سوال مطرح می شود:
«آیا کنترل بیش از حد واقعاً باعث بهرهوری و کاربا کیفیت میشود؟»
در مقالۀ بعدی به بررسی مهارتهایی میپردازیم که مدیران در مورد میکرومدیریت باید داشته باشن.
- https://www.forbes.com/councils/forbescoachescouncil/2019/10/17/15-outdated-practices-managers-shouldnt-follow-in-the-modern-workplace/
- https://www.springworks.in/blog/bad-management-practices/
- Harvard Business Review Articles